جمعیت اسلامی افغانستان، Jamiat-e-Islami Afghanistan
جمعیت اسلامی

متن سخنرانی صلاح الدین ربانی رئیس جمعیت اسلامی افغانستان، در مراسم بزرگداشت از دوازدهمین سال‌گرد شهادت رهبر جهاد و مقاومت، رئیس جمهور پیشین و شهید صلح افغانستان – استانبول

بسم الله الرحمن الرحیم
نحمده و نصلی علی رسوله الکریم و علی آله و اصحابه اجمعین
برادر گرامی و دانشمند جناب سردار موسی چَلبی،
مهمانان گرانقدر، برادران و خواهران عزیز،
السلام علیکم ورحمه الله و برکاته!
در آغاز حضور همه‌ی شما مهمانان گرامی را در این محفل که به مناسبت دوازدهمین سالگرد شهادت پروفیسور برهان‌الدین ربانی، رئیس جمهور پیشین، رهبر جهاد و مقاومت و شهید صلح مردم افغانستان برگزار گردیده است، خیر مقدم می گویم و از خداوند متعال برای یکایک شما اجر عظیم و سلامتی استدعا می‌کنم. جا دارد از برادر گرامی و دانشمندم جناب سردار موسی چَلبی و از نهاد محترمِ UKID که زمینه‌ی برگزاری این مناسبت با شکوه را فراهم نموده اند، قلباً سپاسگزاری نمایم.
تجلیل از اندیشه‌ها و کارنامه‌های استاد شهید، مصداق عینی کلام الهی در بارۀ مقام شهیدان است که می فرماید: وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ. به سخن رهبر شهید، شهادت امری برای حفاظت از ادامۀ حیات دیگران است. شهید، جان خود ‌را فدا می‌کند تا کرامت، عزت و جان دیگران در امان بماند. برای همین تاثیرگذاریِ اندیشه‌ها و کارنامه‌های شهیدان جاویدانه است. به روح همۀ شهدای راه ایمان، آزادی، عدالت و انسانیت درود می فرستیم و به
جان‌فشانی‌های بی‌دریغ‌ شهدا، ادای احترام ‌می کنیم.
برادران و خواهران گرامی،
مردم افغانستان و جمعیت اسلامی در همین ماه، یعنی ماه سنبله، دو شخصیت تاریخی خویش‌ را که تاثیرگذاری مثبت آن‌ها فراتر از مرزهای افغانستان بود، از دست داده‌اند: شهید پروفیسور برهان‌الدین ربانی، سیاست‌مدار مصلح و از رهبران معروفِ نهضت‌های بیداری در جهان اسلام، مبارزِ باتدبیر، عالم بیدارگر و نُماد اعتدال، و شهید احمد شاه مسعود، قهرمان ملی، و فرمانده دلاورِ عرصه‌های آزادی‌خواهی و عدالت‌طلبی افغانستان.
هردوی این شخصیت‌ها توسط افراط‌‌‌گرایانِ خشونت‌آمیز به شهادت رسیدند. کافی‌ست انسان به چگونگی شهادت این دو شخصیت بیاندیشد، آن‌وقت درک خواهد کرد که آزادی‌خواهی، عدالت‌طلبی، اعتدال‌گرایی، همزیستیِ مسالمت‌آمیز و صلح‌دوستی، مشخصۀ بارز شخصیتی آن‌ها بوده ‌است. البته در کنار این دو شهید، شهیدان بی‌شمارِ دیگر هم در افغانستان برای تحقق آرمان‌های انسانی، اسلامی و ارزش‌های مشترک بشری تلاش‌ کرده ‌اند و جان های خویش را فدا نموده اند. روح همه شهدا شاد یادشان گرامی باد.
حضار گرامی،
ما امروز در بارۀ شهیدی سخن می‌گوییم که صلحِ باعزت، ظلم نکردن و ظلم‌نپذیری، احترام به کرامت انسانی، آزادی، اعتدال، تقویتِ معرفت در جامعه برای زنان و مردان، بیدارگری، وحدت جهانِ اسلام، حاکمیت ارادۀ مردم برسرنوشت سیاسی‌شان، زندگی مسالمت‌آمیز با خود و با جهان، تاکید بر مبارزه علیه افراط‌گرایی و تروریسم، برخی از مولفه‌های محوریِ شخصیت فکری و عملی
او می‌باشند.
رهبر جهاد و مقاومتِ مردم افغانستان، هنگام تلاش برای تأمین صلح در افغانستان، توسط یکی از پیام‌آورانِ کاذبِ صلح شهید شد. او همزمان بر این‌که برای تأمین صلح حتی زندگی پُربارِ خویش‌را فدا کرد، در پَرتوِ آموزه‌های دینی، ظلم کردن و ظلم‌پذیری را فساد می‌دانست و پیوسته به اجتناب از ظلم‌پذیری تاکید می‌ورزید. مبارزات عدالت‌طلبانۀ استاد شهید
در راستای تطبیق همین باور بود.
استاد شهید، با درک عمیقِ کلام مبارک الهی در پیوند به دعوت به دین، از طریق حکمت و موعظۀ حسنه، تاکید می‌ورزید و تاکید داشتند که از طریق زور و خشونت‌ورزی ممکن نیست باور‌های‌مان را بر مردم بقبولانیم و لازم است در راستای گسترش تفکر دینی، از حکمت و منطق استفاده شود.
رهبر شهید، افراط‌گرایی خشونت‌آمیز را پدیدۀ خطرناکی می‌دانست که مسلمانان را تکفیر و مباح‌الدم می‌داند. به همین دلیل پیوسته از علمای جهان اسلام می‌خواست در برابرِ چنین پدیده‌ای موقف قاطع بگیرند. هم‌چنین رهبر فقیدِ جهاد و مقاومت مردم افغانستان، تروریسم و افراط‌گرایی را در همۀ انواع و اشکال آن مردود و محکوم می‌دانست و اعتقاد داشت این پدیده‌ها قوم، مرز، دین و ملیت خاصی ندارند، بلکه تهدیدِ مشترک برای همۀ ادیان و بشریت می‌باشند.
رهبر شهید با توجهِ جدی به نقش زنان در جامعه، هم‌واره در بارۀ فرضیت علم بر مرد و زن به‌طور مساویانه، تاکید می‌کرد و علم و دانش را زمینه‌ای برای حفظ تمدن و کرامت انسانی می‌دانست. از نظر استاد شهید، «خشونت هایب‌که در برابر زنان صورت می گیرد، مخالف دین، مخالف راه و رسم و سنت پیامبر و مخالف اخلاق و کرامت انسانی است».
رهبر شهید ، مدیریت سیاسی جوامع را بر اساسِ ارادۀ مشروع مردم می‌دانست، و هرگونه حاکمیتِ بدون رضایت مردم را نابودشدنی عنوان می‌کرد. در اندیشۀ سیاسی استاد شهید، صدا و ارادۀ جمعی مردم نقش مرکزی دارد. همین‌گونه، با فراخوان کشورهای اسلامی به همبستگی و همکاری در حلِ قضایای همدیگر، وحدتِ جهان اسلام را راهی برای جلوگیری از مغلوبیت فرهنگی و مادیِ امت مسلمه در برابر دیگران می‌شمرد.
مبارزات آزادی‌خواهانه و عزت‌آفرین مردم افغانستان به رهبری استاد شهید را می‌توان به دو مرحلۀ تاریخی و سرنوشت‌ساز تقسیم کرد: اول: دوران جهاد مقدس مردم علیه تجاوز شوروی سابق، و دوم: دورانِ مقاومت علیه تروریزمِ بین‌المللی و داخلی. در هردو مرحله، مردم افغانستان به موفقیت دست یافتند و بدین‌طریق علاوه بر حفاظت از ارزش‌های اسلامی، انسانی و ملیِ افغانستان، به تقویت صلح و امنیت بین‌المللی هم کمک کردند.
در اینجا لازم است تاکید کنم که مردمِ دوست و برادرِ جمهوری ترکیه، در همه مراحل، در امرِ کمک به مردم افغانستان سهم معنی‌دار گرفتند. نقش برادران ترک‌مان، از جمله احزاب و جریان‌های اسلامی در این کشور، در پیوند به آگاهی‌دهی عمومی به نفع داعیۀ برحق مردم افغانستان، انکارناپذیر است و ما به نیکی قدر آن‌را می‌دانیم. خوشبختانه امروز در این محفلِ با شکوهِ ما، تعدادی از آن برادران مجاهدِ خویش را با خود داریم و لازم می دانم از همه‌ی شان به نمایندگی از جمعیت اسلامی و مردم افغانستان عمیقاً قدردانی و سپاسگزاری کنم.
دولت اسلامی افغانستان به رهبری شهید پروفیسور برهان‌الدین ربانی از رابطۀ فوق‌العاده خوبی با حکومت وقتِ ترکیه برخودار بود و نیز رابطۀ محکمی میان استاد شهید و مرحوم نجم‌الدین اربکان، شخصیت مبارز و یکی از پیشگامان تاسیس احزاب اسلامی و نخست‌وزیر وقتِ ترکیه، در راستای منافع هردو کشور وجود داشت. همین‌طور از زمان استاد شهید تا اکنون روابط و همکاری‌های مفیدی میان جمعیت اسلامی افغانستان و احزاب سیاسی ترکیه وجود دارد و ما متعهد به تقویت هرچه‌بیشترِ آن در آینده می‌باشیم.
البته همکاری‌های متقابل میان مردم عزیز جمهوری ترکیه و افغانستان، تاریخ طولانی دارد و تنها به دورۀ جهاد افغانستان محدود نمی‌شود. در اواخرِ دهۀ ۱۹۱۰ شماری از دانشجویان اهل افغانستان که در اناتولی مشغولِ تحصیل بودند به جنگ استقلالِ ترکیه پیوستند و شهید شدند. همین‌گونه شواهد تاریخی نشان می‌دهد که زنان افغانستان، با اهدای زیورات‌شان به کمکِ مبارزۀ استقلال‌طلبانۀ مردم ترکیه شتافتند.
در بیست سال گذشته نیز حکومت و مردمِ جمهوری ترکیه با حضورِ فعال و صمیمانۀ شان، در عرصه‌های توسعه اقتصادی، آموزشی و بازسازی افغانستان، سهم شایسته‌ای گرفتند و بعد از تسلط نامشروع گروه طالبان بر افغانستان جمهوری ترکیه میزبان هزاران مهاجرِ اهل افغانستان است. علتِ چنین رابطه و همکاری تاریخیِ درخشان میان مردم افغانستان و ترکیه این است که این دو ملت دارای فرهنگ و ارزش‌های مشترک می‌باشند و چنین ویژگی حس نزدیکی میان مردمان دو کشور را روز به ‌روز تقویت می‌کند.
وضعیت افغانستان در بدترین شکل ممکن قرار دارد. حقوق شرعی و اساسی شهروندان سلب گردیده ‌است، و ارادۀ جمعی مردم به‌صورت روز‎افزون سرکوب می‌شود. با آن‌که به قول استاد شهید، ما در عصر تعیین سرنوشت ملت‌ها توسط مردم قرار داریم، اما مردم افغانستان هیچ‌نقشی در تعیین سرنوشت سیاسی‌شان ندارند.
زنان از همۀ عرصه‌های اجتماعی حذف شده‌اند و متأسفانه از دین‌ و فرهنگ مردم افغانستان تصویر منفی به جهانیان داده می‌شود. افراط‌گرایی و تروریسم به شکل بالقوه و بالفعل در حال رشد است. در عموم، بنیان‌های یک جامعۀ سالم در کشور ما، یا از بین رفته‌اند یا در حال نابودی‌اند. جمعیت اسلامی افغانستان هم‌زمان بر اینکه رسیدن به خواسته‌های مشروع مردم را از طریق گفت‌وگو و مذاکره ترجیح می‌دهد، حفاظت از حقوق مردم و مبارزه علیه ظلم را وجیبۀ دینی، ملی و تاریخی خویش می‌داند و در این راستا از هیچ گونه تلاشی دریغ نخواهد ورزید.
در پایان یکبار دیگر از حضور گرم همه‌ی شما و از برادر گرامی جناب سردار موسی چَلبی رییس مرکز آسام و همچنان نهاد محترم UKID که زمینه‌ی برگزاری این نشست با شکوه را فراهم نموده اند، عمیقا سپاسگزاری می کنم.
والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته

نظرات بسته شده است.